- شال تس
گونه ای انجیر که میوه اش قابل خوردن نیست، نوعی علف هرز گندم زار
معنی شال تس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(بَ / بِه)
لغت نامه دهخدا
مخفف شغال به. نوعی از به است که آن را در رامیان و کتول شغال به نیز گویند. (از جنگل شناسی ج 1 ص 242). توچ. سنگه. به جنگلی. (یادداشت مؤلف)
(چُ)
لغت نامه دهخدا
مخفف شغال چس. نام قسمی از تنگرس باشد که آن را در آمل بدین نام خوانند و آن نوعی از درخت بادام کوهی است که بنام ارژن نیز خوانده شود. (از جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 261 و درختان جنگلی ایران ثابتی ص 174 و 192)
بنابروایت حافظ ابرو مؤلف ذیل جامع التواریخ در سال 706 هجری قمری که الجایتو بطرف گیلان و لاهیجان رهسپار گردید این شخص ظاهراً حاکم لاهیجان بود و در برابر الجایتو سر اطاعت فرود آورد، (ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ أبرو ص 15)
اسم مازندرانی وسمه است. (فهرست مخزن الادویه)
به لغت مازندرانی دلدل است. (فهرست مخزن الادویه). شال کره
به جنگلی، درختی است با نام علمی obonga cydonia
گونه ای تشی
تره ی وحشی و خودرو
تپه ای قدیمی در حوالی قره تپه ی بهشهر
فاصله ای که بتوان کسی را با فریاد و بانگ بلند متوجه موضوعی
دست شکسته، دست زخمی
میوه یا غذایی که خوب جویده نشده باشد
ریسمانی متصل به ال چو که از ابزارهای گاوآهن است
معرب چالوس و نام باستانی این شهر استچالوس به روایت تاریخی
تله ی مخصوص شغال گیری
گیاه مردابی که آن چون دم شغال است و در گذشته در تهیه ساروچ
حرکت زیگزاگ و مارپیچ شبیه حرکات فریبنده شغال جهت رد گم
شال دم، نوعی علف هرز دانه دار که دانه های آن به شکل سنبله
ردپای شغال
گیاه یک ساله به ارتفاع هشتاد تا دویست سانتیمتر، میوه ای چون
نوعی بازی در عروسی
سبوس شالی
گونه ای پرنده، ترقه، چکاوک که دارای انواع چکاوک آسمانی –
تخم مرغی که از حد معمول خیلی کوچکتر است، جوجه خروس
نوک انگشتان دست
نوعی قارچ، ترسو
شال ترس
ابله، شیرین عقل، آدم خل مزاج
درست این واژه شال ترس محمد است، شخص کم جرات و جبون، قهرمان